وقتي كه در شهر شما شيطان فراوان مي شود اين ابتداي غربت سردار ايمان مي شود وقتي شما سر در گميد ؛ يا مردمي نامردميد در پشت ابر فتنه ها خورشيد پنهان مي شود وقتي كه زير پايتان له شد گل ياس غدير از ظلمتستان سقيفه باز طوفان مي شود آتش كجا و خانه اي كز راه عشق و عاشقي حتي خدا بر سفره شان هر روز مهمان مي شود زخم فدك بر شانه ي ام ابيهاي خدا با تازيانه عاقبت اين زخم درمان مي شود بين در و ديوار...آه...ديديم آخر ميخ در اغاز فصل ديگري بر زخم انسان مي شود وقتي كه حبل كين فتد بر گردن حبل المتين سيلي زدن بر صورت زهرا چه آسان مي شود! ........................................... سروده ي : محمد حسين تقوايي

نظرات شما عزیزان:

عباس حکمت

ساعت22:31---15 فروردين 1392

[وب سایت]

سلام :وچه اشخاص عزیزی جان دادند و آبرو دادند و هستی خود را دادند تا راه فاطمه و اهلبیت آباد باشد. من فدای خاک پای آنها.والسلام.

عليرضا نصيري

ساعت12:52---14 فروردين 1392

[وب سایت]

باسلام خدمت دوست عزيزم

منظورتون رو خيلي مبهم برام فرستاده بوديد. بنده هيچگونه دخل و تصرفي در نظرات وبلاگم انجام نميدم. همچين كاري حداقل از بنده و امثال بنده واقعا بعيد هست.و مطالبي رو كه روي وب ميزارم فقط و فقط حرف دل خودم و آرمان هايم به عنوان يه فرد دوستدار انقلاب و دلسوز مردمان شهر و كشور و ... هست.

البته از رفتار هاي بسيار زشت ما ايراني ها اين هست كه بدون بررسي اسناد و صحت و سقم موارد مطرح شده صرفا به سمت تهمت زدن و محكوم كردن طي طريق مي كنيم .

انشالله كه عاقبت به خير بشيم .
پاسخ:سلام جناب نصيري. بنده در وبلاگ شما فقط يك نظر گذاشتم؛ و منظورم از شبيه بودن كارمون به يكديگر اين بود كه (هدف) هر دو وبلاگ (ترويج انديشه اسلامي)است، و ازتون دعوت كردم به وبلاگ من هم سر بزنيد تا از نظراتتون استفاده كنم.

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: